آچمز



.

حقیقتاً ، چه زندگی نامعقول و بی‌روحی را می‌گذرانم حتی دلم نمی‌خواهد راجع به آن صحبتی به میان بیاورم. بدونِ اینکه افسرده باشم سر در گریبان بودم ، بدونِ اینکه به علتی احساسِ خستگی کنم از اینجا به آنجا نشسته‌ام.و با این همه، هرچه کردم، آن احساسِ ضربهٔ مشت در گردن، همواره وجود داشته است فرانتس_کافکا

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین مطالب

محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها

درج نویس پسته Jason haamfa Paula پیام قلم دنیای درختان وبلاگی از جنس زندگی نکات برگزیده